واژینیسموس (ترس از نزدیکی) چیست؟ و چگونه درمان میشود ؟
واژینیسموس چیست؟
واژینیسموس که در فارسی گاه از آن با (اصطلاحات ازدواج به وصال نرسیده) یا (درد و ترس شدید از نزدیکی) یاد میکنند، به نوعی اختلال جنسی در زنان اشاره دارد، به این ترتیب که هنگام عمل دخول، عضلات کف لگن زن بهطور ناخواسته دچار انقباض میشود و این انقباض مانع از انجام عمل دخول میشود. این انقباض همچنین ممکن است هنگام انجام معاینه زنانه نیز رخ دهد. البته این انقباضها ناخواسته و ناخودآگاه هستند.
در اغلب موارد مخصوصاً وقتیکه قرار است عمل دخول برای بار اول صورت گیرد زن از نظر منطقی مشکلی با عمل دخول ندارد، علاقه و عشق لازم بین همسران وجود دارد، حتی زن تمام مراحل پیش از دخول در رابطه جنسی را طی میکند و برانگیخته هم میشود، اما تنها هنگام عمل دخول این انقباض عضلانی به طور کاملا غیر ارادی و به دور از اختیار و کنترل فرد اتفاق میافتد طوری که خود زن متعجب میشود.
انواع واژینیسموس
زنان ممکن است در هر سن و مرحلهای از زندگیشان، واژینیسموس را تجربه کنند. واژینیسموس میتواند در طیف گستردهای ظاهر شود. از غیرممکن بودن دخول با دخول توام با ناراحتی، درد یا سوزش و همه اینها از انقباضهای مهبلی غیرارادی نشأت میگیرد. این مشکل براساس زمان شروع و بروز آن به دو گروه اولیه و ثانویه تقسیم میشود. در واژینیسموس اولیه زن در اولین تجربه جنسی دچار انقباض واژن میشود بهطوریکه عمل دخول نمیتواند انجام شود و مرد گویی با دیواری جلوی واژن مواجه میشود
در واژینیسموس ثانویه ممکن است زن پساز داشتن رابطه جنسی کامل همراه با لذت و بدون درد برای ماهها و سالها به دلیل برخی مشکلات پزشکی یا روانی و عاطفی دچار درد و انقباض در هنگام دخول گردد تا جاییکه حتی ممکن است دخول غیرممکن شود از جمله دلایل روانی عاطفی در واژینیسموس ثانویه داشتن مشکلات ارتباطی با همسر و نبود صمیمیت و اعتماد لازم به او است.
دلایل بروز واژینیسموس
علتهای گوناگونی میتواند باعث مشکل دخول همراه با درد و یا غیرممکن شدن دخول شود.
دلایل جسمی
از جمله علتهای جسمی دخیل در این مسئله میتوان به وجود برخی عفونتها و بیماریهای پوستی در ناحیه تناسلی و لگن، برخی عملهای جراحی، وجود زائده در عضو جنسی، خشک بودن ناحیه تناسلی به ویژه در دوران یائسگی بهعلت تغییرات هورمونی اشاره کرد.
دلایل روانی
آنچه در بحث واژینیسموس و بهویژه واژینیسموس نوع اول که بهطورکلی عمل دخول نمیتواند انجام شود اهمیت دارد دلایل روانشناختی مرتبط با این پدیده هستند. برخی تجربهها و پدیدههای روانشناختی منجر به (باز داری جنسی) در فرد میشوند که یکی از علتهای رایج در ایجاد واژینیسموس است. از جمله دلایل روانشناختی که در به وجود آمدن این اختلال تأثیر دارد عبارتاند از:
تابو بودن امر جنسی:
این مسئله میتواند در خانوادههایی که نگاهی سرکوبگرانه و منفی به مسایل جنسی دارند شکل بگیرد. این نگرش منفی باعث میشود از همان کودکی نوعی احساس گناه و باوری نادرست نسبت به مسائل جنسی در دختر شکل بگیرد و بعد ممکن است در افرادی که حساستر هستند در بزرگسالی بهطور ناخودآگاه بهصورت واژینیسموس بروز کند و مانع انجام عمل جنسی در آنها شود.
عدم آموزش جنسی یا آموزش جنسی نادرست در دوران کودکی:
دریافت نکردن آموزش جنسی مناسب در هر دوره سنی و بهویژه در کودکی یکی از عوامل مهم در شکلگیری این اختلال است. کودک وقتی آموزش جنسی درست و مناسب با سن خود دریافت نمیکند برای یافتن پاسخی برای کنجکاویهای جنسی خود به سراغ همسالانش یا منابع نامعتبر میرود. در پچپچ هایی که کودکان درباره مسائل جنسی دارند گاهی ممکن است دخترها مطلب نادرستی را مثلاً دربارهی شب زفاف به یکدیگر انتقال دهند که گاهی ترسناک است و صرفاً هیجان جنسی را در آنها ایجاد میکند مثلاً ممکن است برخی دختران تصور واقعی از شب زفاف نداشته باشد و فکر کنند توام با درد و رنج بسیار است و چهبسا همین آگاهی ناکافی یا نادرست بعدها در رابطه جنسی آنها مشکل ایجاد کند و باعث بازداری جنسی در آنها شود.
تجربه جنسی نامناسب در کودکی:
در برخی موارد فردی که در کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است و تروماها و آسیبهای جنسی در او شکلگرفته است ممکن است در بزرگسالی در هنگام عمل جنسی بهطور ناخودآگاه حس بدی نسبت به عمل جنسی یا همسرش پیدا کند و باز بهطور ناخودآگاه او را جایگزین فرد متجاوز بداند و این درگیری ذهنی، خود را به شکل انقباض در عضلات مهبل و جلوگیری از دخول نشان دهد. البته باید توجه داشت حتی فردی که خود مورد تجاوز قرار نگرفته است اما شاهد صحنههای خشونتآمیز جنسی بودهاست نیز ممکن است دچار واژه نیست موس شود.
راهکار درمان واژینیسموس
خبر خوش برای زوجهایی که از این اختلال رنج میبرند این است که واژینیسموس بهعنوان اختلال جنسی زنانهای شناخته میشود که احتمال درمان موفقیتآمیز آن بسیار بالا است بسیاری از مطالعاتی که درباره واژینیسموس انجامشده نشان دادهاند که ۹۹ درصد افراد مبتلا روند درمان خود را با موفقیت طی کردهاند.
ازآنجا که واژینیسموس اختلال جنسی است که بیشتر ریشههای روانشناختی دارد و نمود جسمی، درمانهایی که در هر ۲ بعد از سوی کارشناسان هر حیطه پیشنهاد شدهاست. ازجمله درمانهای جسمی میتوان به پروتز درمانی و تزریق بوتاکس اشاره کرد و در پروتز درمانی هدف باز کردن تدریجی واژن است بهاینترتیب که از پروتزهایی در سایزهای مختلف از کوچک تا بزرگ و به اندازهای سایز طبیعی آلت مرد به مرور استفاده میشود تا واژن به تدریج به ورود شیء به درون خود عادت کنند برخی اوقات پیشاز انجام این تمرینات فرد برای کسب آمادگی بیشتر از تمرینهای تن آرامی نیز استفاده میکند.
درمان جدیدتر، تزریق بوتاکس است. بدین ترتیب که با تزریق بوتاکس در ناحیه تناسلی، عضلات این قسمت برای مدتی دچار نوعی بیحسی و فلج شدن و شل شدن میشود. البته به دلیل تازه بودن این روش درمانی هنوز از عوارض احتمالی آن اطلاعات دقیقی در دست نیست. در این روش درمانی فرد باید هر ۶ ماه یا یکسال درمان را تجدید کند. همانطوری که گفته شد وجه دیگر و در واقع وجه ریشهای این اختلال بعد روانشناختی آن است.
وقتی در درمان به سراغ این وجه برویم درمان به صورت ریشهایتر انجام خواهد گرفت و احتمال بازگشت مشکل از میان خواهد رفت. روانشناس که البته باید تخصص سکستراپی نیز داشته باشد به گفتگو با فرد دچار این اختلال خواهد پرداخت و علت پیدایش این مسئله را در او جستوجو خواهد کرد. ریشه این مشکل میتواند یک یا چند مورد از علل روانشناختی باشد که در بالا ذکر شد. این اختلال میتواند در ۲ یا ۳ جلسه درمان شود و البته گاهی بسته به علتهایی که در پیدایش آن دخیل هستند تا ۵ یا ۶ جلسه نیز به طول بیانجامد. اما بهطورکلی در مدتی کوتاه و تعداد جلساتی اندک درمان خواهد شد.
نکاتی درباره درمان واژینیسموس
وقتی با یک اختلال جنسی مواجه هستید بهتر است به کلینیکهای سلامت جنسی مراجعه کنید. چرا که در این کلینیکها معمولاً یک تیم از متخصصین این حوزه حضور دارند و اختلال را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار میدهند. مثلاً هم پزشک و متخصص زنان وجود دارد و هم روانپزشک و روانشناس این تیم با یکدیگر در تماس هستند تا مشکل را از بعدی که برای آن مناسبتر است حل و درمان کنند.
اگر میخواهید برای اختلال جنسی خود نزد روانشناس بروید و سعی کنید نزد روانشناس بروید که تخصص سکس تراپی داشته باشد بدین ترتیب نتیجهی بهتری خواهید گرفت.
حمایت و همراهی همسر در روند درمان و چنانچه لازم شد حضور او در جلسات درمانی کمک بسیار مؤثری بر روند درمان این اختلال دارد. مردی که همسرش دچار این اختلال است حتماً باید این نکته را مدنظر قرار دهد که این اختلال کاملاً بهطور غیرارادی درهمسرش اتفاق میافتد بنابراین بههیچعنوان نباید همسرش را در بروز این اختلال مقصر بداند.